خیییییییییلی شیطونی
سلام مامانم گل مامان الان بعد از کلی شیطونی و سر و صدا و جیغ و قهقهه و نق زدن خوابیدی و من و بابا در سکوت شب نشستیم به کارامون می رسیم بابات داره برای امتحان نظام مهندسی که آخر اسفند برگزار می شه درس می خونه (این امتحان رو مهندسین عمران میدن تا ناظر بشن) و من دارم برای تو می نویسم ... خیلی شیطونی پسرم یعنی الان که هنوز نمی تونی راه بری اینی وای به روزی که راه بری!!! به کنترل و ظرف میوه علاقه ی زیادی داری به طوری که وقتی تو بغلمی جیغ می زنی و خودتو هول میدی طرفشون که یعنی منو ببر پیششون تا نزدیکشون می شم با 2 تا دستت می خوای بری زو میز و میوه برداری .. دیگه یک لحظه هم نمی تونم از کنارت برم...